Cruella 2021

فیلمی با روندی مشابه ملفیسنت و جوکر. البته نه به اندازه ی آن ها قوی. در باب فرم میتوان به دلنشینی نسبی فضاها اشاره کرد و به بازی فوق العاده ی اما استون. اما جز این چیز چشمگیر دیگری دیده نمیشود. بازی ها در سطح متوسطی هستند، از سکانس ها یا مولفه های حیرت برانگیز دیگری هم خبری نیست.

داستان هم بسیار ضعیف روایت میشود. نه طنازی خاصی به چشم میخورد نه دیالوگ های فوق العاده ای و نه شخصیت پردازی های خاصی. به عنوان مثال تا انتها ما علت این حجم از بیمار بودن مادر شخصیت اصلی را متوجه نمیشویم یا دو پسری که در کنار شخصیت اصلی هستند حقیقتا نقشی جز عروسک خیمه شب بازی ندارند. حتی خود شخصیت اصلی هم کاراکتری چند لایه یا قابل تحسین ندارد و تنها نکته قابل تحسین آن بازی بازیگرش است.

به همین خاطر هرچند به لحاظ محتوای کلی میتوان آن را با ملفینست و جوکر مقایسه کرد، اما نه جذابیت های فوق العاده ی جوکر به لحاظ فرمی، نه جنبه پررنگ اجتماعی و کم نظیر آن را دارد و نه -گویا- در سطح ملفیسنت هست. من البته ملفیسنت را ندیدم اما با خواندن نظرات کسانی که آن را دیده اند دریافتم که گویی در سطحی بسیار بالاتر از کروئلاست.

اما چرا تازگی ها این مضمون تبدیل کاراکتر های سیاه به خاکستری اینقدر زیاد شده است؟ میتوان چند فرضیه برای آن داشت؛

- نشان دادن این باور که اساسا "شیطان زاده نمیشود، شیطان ساخته میشود".

- نشان دادن اهمیت محیط و تربیت در شکل گیری افراد.

- صدور مجوز برای بد بودن! یعنی نشان دادن اینکه اگر شخصی منفی ست، قاتل است، دزد است و ...، دلایلی برای این امر دارد و این دلایل او را مبرا میکند.

من فکر میکنم اینکه کدام یک از این ها را میتوان به فیلم نسبت داد، تا حد زیادی از روی دیالوگ ها و موقعیت هایی که کارگردان ترسیم میکند، قابل تشخیص است.

مثلا در سریال once upen a time ، که مضمونی مشابه همین سه فیلم نامبرده دارد، به وضوح ما با فرض اول و دوم مواجهیم. فرض اول که اساسا دیالوگ کلیدی فیلم است و فرض دوم را نیز از آن جا در میابیم که اولا شخصیت اصلی فیلم که سفیدِ اندکی رو به خاکستری ست، در شرایط خوبی بزرگ نشده است اما شخصیت منفی نشده. یا اغلب شخصیت های منفی حالشان از بد بودن، بد است. و در دیالوگ هایشان نیز کسی به آنان برای اعمالشان حق نمیدهد، هرچند حقیقتا به لحاظ تربیتی و موقعیت رشدشان میتوان این حق را برایشان قائل شد.

اما در کروئلا برداشت احتمالی ِ قریب به یقین من این بود که به کاراکتر اصلی برای بد بودنش حق داده میشد. این حق را در جاهای مختلفی میتوانستید ببینید. مانند متن آهنگ تیتراژ پایانی. تنها جایی که ما با حق ندادن به او مواجه میشویم، نزد همان دو پسر است که پیش تر از آن ها گفتیم؛ کسانی که جز دو احمق چیز دیگری به نظر نمیرسند.

به علاوه آن چه من در بدو آمدن این فیلم شاهدش بودم این بود که کاراکتر کروئلا نزد نوجوان ها بسیار محبوب واقع شده است و این مقدمه ای ست برای الگو برداری از او. دور از ذهن هم نیست. تصویری که از او در فیلم ارائه میشود عاری از هر گونه مولفه ایست که بخواهد مخاطب را حتی اندکی از او منزجر کند. البته واقعیت این است که کروئلای این فیلم به اندازه کروئلای اصلی در انیمیشن دیزنی سیاه و وحشی نیست! اما به هر جهت هر دوی آن ها یک نفر هستند...! و اتفاقا خیلی منطقی ست که تصور کنیم این برداشت، پیش از تبدیل او به آن کروئلاست و ادامه ی این مسیر به همان شخصیت انیمیشن های دیزنی ختم میشود.

 

*شات انتخاب شده بخشی از فیلم است که به گمان من درخشان ترین بازی اما استون در این فیلم بود.

 

 

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
اینجا
ثبت تکه هایی نه چندان منجسم از خوانده ها، شنیده ها و دیده ها.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان