هنوز دلم نیامده از دو سه ماهی(دو یا سه ماهش را میتوانم از روی دفترم دربیاورم. اما حتی جان رفتن سراغش را ندارم) که با آتش بدون دود گذشت بنویسم. احساس میکنم هرکلامی برایش ناکافی ست و حق مطلب را ادا نمیکند! و بیم این هست که اینقدر ننویسم که دیگر نتوانم بنویسم! اما چنین بیمی هم محرکی برای نوشتن نشده است، حداقل هنوز.